عشق خاموش

بر مردمان روزگارى آید که جز سخن چین را ارج ننهند ، و جز بدکار را خوش طبع نخوانند ، و جز با انصاف را ناتوان ندانند . در آن روزگار صدقه را تاوان به حساب آرند ، و بر پیوند با خویشاوند منّت گذارند ، و عبادت را وسیلت بزرگى فروختن بر مردم انگارند . در چنین هنگام کار حکمرانى با مشورت زنان بود ، و امیر بودن از آن کودکان و تدبیر با خواجگان . [نهج البلاغه]

از: غزال  دوشنبه 87/10/23  ساعت 4:25 عصر  

یگانگی

نمایش تصویر در وضیعت عادی

بر قله ایستادم

آغوش باز کردم

تن را به باد صبح

جان را به آفتاب سپردم

روح یگانگی

با مهر، با سپهر

با سنگ با نسیم

با اب ،با گیاه

در تارو پود من جریان یافت

موجی لطیف ، بافته از جوهر جهان

تا عمق هفت پرده رنگ را از هم شکافت

"من" را زتن ربود

"ما" ماند

           راه یافته در جاودانگی

                                                            سهراب سپهری


نظرات شما ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ادامه شعردخترای ننه دریا
دخترای ننه دریا
اشک
[عناوین آرشیوشده]

فهرست


19289 :کل بازدید
5 :بازدید امروز
1 :بازدید دیروز

اوقات شرعی


درباره خودم


عشق خاموش

لوگوی خودم


عشق خاموش

لوگوی دوستان


لینک دوستان


قلب عاشق من

اشتراک


 

آرشیو


دی 1387

طراح قالب